فیلم قهرمان فرهادی!!!

 یادداشتی از محمد عبدی: همه‌چیز از بالا رفتن از پله‌ها آغاز می‌شود، پله‌های تاریخ و تمدن، اما زمانی که قهرمان فرهادی - در تلخ ترین فیلمش تا به امروز- به بالای بنای تاریخی شکوهمند ایرانی می‌رسد، به سرعت مجبور می‌شود «پایین» بیاید. فیلم روایتی است از به قعر رفتن یک جامعه با یک تاریخ شکوهمند که به امروزِ تیره و تارش می‌رسد.

و فرهادی در این سیاه‌ترین فیلمش امید و روزنی نمی‌بیند. در لابه‌لای سبکی تحمل‌ناپذیر هستی در جدایی نادر از سیمین، در لحظاتی امید و ایمان و باور به خیر و رستگاری را می‌شد جست‌وجو کرد. در قهرمان اما، تمام روزنه‌های امید بسته می‌شوند و فرهادی، برای اولین بار با این شدت و حدت، نگاهش را از فردیت و تصمیم‌های شخصی آدم‌هایش به طرز ظریفی به سوی جامعه‌ای می‌گرداند که در آن فردیت افراد تهی می‌شود و شهروندان، خواه ناخواه، مجبور می‌شوند به تن دادن به فضای دروغ و تزویر و یا خرد شدن در برابر قضاوت‌ها و قدرت سرکوبگر.

انتخاب قهرمان فرهادی دومی است؛ او بی‌آن‌که قهرمان باشد، در برابر دروغ و قدرت می‌ایستد، درست مثل خود فرهادی که بی‌آن‌که بخواهد «عمل قهرمانانه» انجام دهد، در این تند و تیزترین فیلمش انگشت اشاره‌اش را به سمت و سوی قدرت تمامیت‌خواهی می‌گیرد که می‌خواهد به بهای دروغ، قدرت - و آبرویش- را حفظ کند.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

قتل یک دختر۲۱ ساله در رفسنجان

گروه سل لا در دزفول